Ù‡ÙˆØ§Ù„Ù…ØØ¨ÙˆØ¨
دومين دوره مسابقه خاطره نويسي كتابداران و اعضاء كتابخانه ها
دخترك دست در دست مادر وارد كتابخانه آيت الله العظمي خامنه اي مي شود. مادر در دل آرزو مي كند تا لااقل امروز بتواند كتابي جديد براي دخترك پيدا كند Ùˆ او را Ø®ÙˆØ´ØØ§Ù„ ببيند. آخر دخترك همه كتابهاي كودك بخش نابينايان كتابخانه را خوانده است Ùˆ كتابخانه ديگر چيز جديدي براي او ندارد.
از چند ماه قبل كتابداران بخش نابينايان در تكاپوي چاپ يك كتاب جديد هستند. در اين ÙˆØ§Ù†ÙØ³Ø§ÙŠ Ú†Ø§Ù¾ Ùˆ نشر كتاب بريل، همين چند كتاب كودك هم دل امثال دخترك را خوش مي كند. تنها مركز چاپ كتاب بريل كشور يعني رودكي هم توان پاسخگويي به خيل عظيم متقاضيان خود را ندارد Ùˆ همين چند كتاب اندك را نيز به قيمتي گزا٠مي ÙØ±ÙˆØ´Ø¯. براي همين همكاران بخش نابينايان تصميم Ú¯Ø±ÙØªÙ‡ اند خود چند كتاب بريل چاپ كنند.
براي چاپ يك كتاب بريل يا بايد ÙØ§ÙŠÙ„ ورد كتاب را داشت يا بايد كتاب را دوباره تايپ كرد. كتاب «قصه هاي ماندني» را با ØØ¬Ù… نسبتا زيادي كه دارد به كسي سپرديم كه تايپ كند. بعد از چندين دوره Ø§ØµÙ„Ø§Ø Ùˆ Ø±ÙØ¹ اشكال توسط كتابدار بخش، خانم عبدلي، متن، آماده چاپ شده است. دستگاه چاپ بريل، ÙØ§ÙŠÙ„ ورد را به بريل تبديل كرده Ùˆ خروجي، چندين برگ كاغذ سÙيد است اما با برجستگيهايي كه انگشتان كوچك كودكان نابينا بايد قصه ها را از دل آن بيرون بكشند.
 اما اين بار كتاب قرار است يك چيز خاص ديگر هم داشته باشد: تصوير. تصوير؟! آن هم در كتاب بريل؟! مي خواهيم براي اولين بار در كشور كاري انجام دهيم كه شايد در نظر بعضي ها شدني نيست. بعد از كلي دوندگي Ùˆ تلاش، بالاخره آقاي عبدلي كتابدار ديگر بخش نابينايان توانسته هزينه خريد يك دستگاه زايÙيوز را كه مي تواند تصاوير را برجسته كند،‌ از استانداري قم جذب كند.
تصوير شخصيتهاي كتاب را يكي از همياران بخش در چند برگه مخصوص زايÙيوز طراØÙŠ ÙƒØ±Ø¯Ù‡ است. كاغذها از دستگاه عبور داده شده Ùˆ تصاوير برجسته شده اند. كتاب را همان آقاي عبدلي پر تلاش سيمي كرده است Ùˆ ØØ§Ù„ا كتاب در بين كتابهاي بريل ديگر، در Ù‚ÙØ³Ù‡ قرار دارد.
دخترك با مادرش وارد بخش مي شود. مادر قبل از اينكه سراغ Ù‚ÙØ³Ù‡ كتابهاي كودك برود از خانم عبدلي سراغ كتاب جديد را مي گيرد. خانم عبدلي كه در چندين Ø¯ÙØ¹Ù‡ قبل، به خاطر نبودن كتاب جديد خجالت زده مادر شده است، اين بار اما با صدايي رسا خبر خوش تولد يك كتاب جديد بريل را در بخش به او مي دهد. مادر با لبخند ØØ§ÙƒÙŠ Ø§Ø² رضايت به سمت Ù‚ÙØ³Ù‡ ها مي رود Ùˆ كتاب را در ميان دستان جستجوگر دختر قرار مي دهد.
داستان اول كه به پايان مي رسد دختر به ØµÙØÙ‡ اي مي رسد كه تا ØØ¯ÙˆØ¯ÙŠ Ø¨Ø±Ø§ÙŠØ´ غريبه است. در اين ØµÙØÙ‡ از نقاط برجسته خبري نيست. بعد از چند دقيقه كنكاش در مي يابد كه ØµÙØÙ‡ يك تصوير در خود دارد. دخترك با كنكاش بيشتر يك Ø¬ÙØª گوش دراز را پيدا مي كند Ùˆ ناگهان گويي به كشÙÙŠ بزرگ رسيده باشد در ØØ§Ù„ÙŠ كه چشمان بي ÙØ±ÙˆØºØ´ از شادي مي درخشند، ÙØ±ÙŠØ§Ø¯ مي كشد: ماماااان! خرگوش!
من كه تمام اين مدت بالاي سر دخترك ايستاده بودم ديگر توان ÙØ±ÙˆØ®ÙˆØ±Ø¯Ù† بغضم را ندارم. اشك از روي گونه هايم راه خود را باز مي كنند Ùˆ پايين مي غلتند. خدايا شكرت! همين ÙØ±ÙŠØ§Ø¯ شادي دخترك تمام خستگي را از تن من Ùˆ همكاران نابيناي ساعي ام به در مي كند.
سلام، خسته نباشید.
ببخشید اگه این سوال را این جا Ù…Ø·Ø±Ø Ù…ÛŒÚ©Ù†Ù……
.
ما ØØ¯ÙˆØ¯ ۴۰۰ یا ۵۰۰ نخسه کتاب داریم Ú©Ù‡ میخواهیم یک کتاب خانه Ú©ÙˆÚ† ایجاد کنیم Ùˆ کتاب امانت بدهیم (ØØªÛŒ بعداً کتاب به کتابخانه اضاÙÙ‡ کنیم…).
ما نرم Ø§ÙØ²Ø§Ø± “Ø¨ÙˆÚ©ÙØ§” را تهیه کرده ایم ولی نمی دانیم باید از کجا شروع کنیم، منظورم طبقه بندی کتاب هاست.
دنبال یه راهنمایی هستم، pdf یا انجمنی Ú©Ù‡ سوال بپرسم…
ما باید گام به گام Ú†Ù‡ مراØÙ„ÛŒ را پیش بریم؟
برای هر کتاب یک شماره ثبت در سیستم خودمان در نطر بگیریم؟!
اول کتاب ها را موضوع بندی کنیم(مثلاً با رده بندی دیویی) ؟
روی لیبل ها چی بنویسیم؟
چه کنیم خیلی ساده کار تموم بشه؟!